همه چیز درباره الگوهای بازگشتی در فارکس

زمانی قیمت بیت کوین به 60 هزار دلار رسید ولی معامله‌گران و سرمایه‌‌گذاران بزرگ صبر کردند تا این قیمت مقداری افت کند و بتوانند در بهترین فرصت خرید کنند و بیشترین بهره را از نوسان قیمت این ارز دیجیتال ببرند. این نوسانات و افت و خیزها در بازار فارکس هم دیده می‌شود. سوال این است که چگونه می‌توانیم بیشترین سود را از این نوسانات ببریم؟ پاسخ این پرسش در شناخت و درک الگوهای بازگشتی نهفته است. در صورتی که بتوانید الگوهای بازگشتی فارکس را به خوبی بشناسید و مفهوم آن‌ها را درک کنید، مطمئن باشید که می‌توانید بیشترین سود را از نوسانات بازار به دست بیاورید.

در این مقاله قصد داریم با الگوهای بازگشتی در فارکس آشنا شویم و توضیحات کاملی پیرامون آن‌ها ارائه دهیم. در صورتی که تمایل دارید با این الگوها آشنا شوید و از نوسانات جفت ارزها بیشترین بهره را ببرید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

منظور از الگوهای بازگشتی چیست؟

یکی از مهم‌ترین مسائلی که میزان سود و موفقیت ما در بازار فارکس را تحت الشعاع قرار می‌دهد، زمان ورود به یک معامله است. ما باید این توانایی، دانش و آگاهی را داشته باشیم که در سریع‌ترین زمان ممکن وارد روندی شویم که به تدریج دارد در بازار به وجود می‌آید. در واقع اگر می‌خواهیم در بازار فارکس سود کنیم، باید موج‌سواری را یاد بگیریم تا بتوانیم نوسان حداکثری قیمت را بگیریم. یکی از مشکلاتی که معامله‌گران مبتدی دارند، همین است. آن‌ها زمانی وارد یک معامله یا موقعیت می‌شوند که کار از کار گذشته و روند به اوج خودش رسیده است. در واقع آن‌ها با هدف رسیدن به سود عالی وارد بازار می‌شوند، بی‌خبر از اینکه بازار به زودی ریزش خواهد کرد.

یکی از بهترین ابزارهایی که معامله‌گران حرفه‌ای برای نوسان‌گیری و پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود به یک معامله سودآور از آن استفاده می‌کنند، الگوهای بازگشتی به ما کمک می‌کنند که بفهمیم نوسانات بازار چه وضعیتی دارند. ممکن است یک روند نزولی در بازار مدتی بعد صعودی شود یا اینکه یک روند صعودی، چند روز بعد شکلی نزولی به خودش بگیرد. الگوهای بازگشتی فارکس به ما نشان می‌دهد که بازار دچار چه تغییراتی خواهد شد.

در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکل‌هایی روی نمودار هستند که در پیش‌بینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک می‌کنند. این الگوها به ما نشان می‌دهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوساناتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده زمانی که قیمت پس از یک توقف، معکوس می‌شود، می‌گوییم یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. در ادامه توضیحات بیشتری پیرامون این الگوها ارائه خواهیم داد:

انواع الگوهای بازگشتی در بازار فارکس

به طور کلی الگوهای بازگشتی به دو دسته صعودی یا گاوی (Bullish) و نزولی یا خرسی (Bearish) تقسیم‌بندی می‌شود. هر کدام از این دو الگو خصوصیات مخصوص به خودشان را دارند.

الگوهای بازگشتی صعودی (Bullish Reversal Patterns)

الگوهای بازگشتی صعودی زمانی به کار می‌آید که یک روند صعودی در بازار حاکم باشد. گاهی اوقات روند صعودی مدتی متوقف و نزولی می‌شود ولی پس از مدتی دوباره به روند صعودی خودش برمی‌گردد و آن روند را ادامه می‌دهد. الگو هایبازگشتی صعودی به ما کمک می‌کنند که پیش‌بینی کنیم حرکت نزولی فعلی دوباره به روند صعودی برمی‌گردد.

الگوهای بازگشتی نزولی (Bearish Reversal Patterns)

الگوهای بازگشتی نزولی زمانی به کار می‌آید که یک روند نزولی بر بازار حاکم باشد و پس از مدتی متوقف و صعودی شود. در این مواقع معمولاً معامله‌گران مبتدی شگفت‌زده می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که وارد معامله شوند؛ غافل از اینکه قیمت‌ها چند روز یا هفته آینده مجدداً نزولی می‌شود. این الگوها به شما کمک می‌کند که بازار را تحلیل کنید و پیش‌بینی کنید که بازار در آینده دوباره نزولی خواهد شد.

الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس

سه نوع الگوی بازگشتی وجود دارد که مهم‌تر از سایر انواع الگوها است. این سه نوع الگو، سر و شانه (Head and Shoulders)، دو سقف (Double Top) و دو کف (Double Bottom) نام دارد. در ادامه توضیحات بیشتری در مورد این الگوها ارائه خواهیم داد:

1. الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)

الگو های بازگشتی
الگوی سر و شانه

همان‌ گونه که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است که سه قله یا سه دره دارد. منظور از سر (Head)، قله وسطی است که از دو قله دیگر ارتفاع بیشتری دارد و شانه‌ها دو قله در سمت چپ و راست سر هستند. اگر دقت کنید این الگو شباهت زیادی به سر و دو شانه انسان دارد. الگوی سر و شانه به دو دسته سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقسیم‌بندی می‌شود.

یکی از اجزای اصلی و اساسی الگوی سر و شانه، خط گردن یا نک لاین (Neck Line) است. خط گردن همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، همان خطی است که محل برخورد سر و دو شانه را به هم متصل می‌کند. نکته‌ای که باید در مورد این خط در نظر بگیرید این است که هر چه شیب کمتر و ملایم‌تری داشته باشد، اعتبار خط گردن بیشتر می‌شود. در صورتی که می‌خواهید در الگوی بازگشتی موفق باشید و سود بالایی از آن خود کنید، باید سفارش حد ضرر خود را بالای شانه راست (آخرین شانه الگوی سر و شانه) قرار دهید.

2. الگوی دو سقف یا سقف دو قلو (Double Top)

الگو های بازگشتی
الگوی دوسقف یا Double Top

الگوی دو سقف یا دابل تاپ یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی است. همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، در الگوی سقف دو قلو یا دو سقف، قیمت یک بار به سقف خود (سطح مقاومت) می‌رسد و دیگر نمی‌تواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یک روند نزولی پیدا می‌کند.

پس از مدتی این روند نزولی متوقف می‌شود و بازار تلاش می‌کند که آن سطح مقاومت قبلی را پشت سر بگذارد و از این رو یک بار دیگر روند صعودی را در پیش می‌گیرد. متأسفانه این بار هم بازار پس از کلی تلاش و کوشش نمی‌تواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی می‌شود. شما باید به قدری حرفه‌ای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر  خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایین‌تر از سقف اول قرار می‌گیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.

پایین‌ترین سطح در الگوی دو سقف یا سقف دو قلو، خط گردن نامیده می‌شود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دو قلو تکمیل نمی‌شود. زمانی می‌توانیم از وجود الگوی دو سقف صحبت کنیم که نک لاین یا همان خط گردن شکسته شود.

3. الگوی دو کف یا کف دو قلو (Double Bottom)

الگو های بازگشتی
الگوی کف دو قلو یا Double Bottom

یکی دیگر از الگوهای بازگشتی مهم، کف دو قلو یا دو کف نام دارد. در این الگو ابتدا بازار یک روند نزولی به خودش می‌گیرد تا به کف (پایین‌ترین نقطه ممکن) یا همان سطح حمایت می‌رسد. در اینجا دیگر امکان پیشروی و افت بیشتر وجود ندارد و بازار صعودی می‌شود. این افزایش تا سطح مقاومت بازار ادامه دارد و سپس دوباره بازار وارد یک روند نزولی می‎شود. این روند نزولی تا نزدیکی سطح حمایت قبلی ادامه پیدا می‌کند و دوباره وارد یک روند صعودی می‌شود. به همین خاطر است که الگوی دو کف یا کف دو قلو شبیه حرف دبلیوی انگلیسی (W) است.

بالاترین نقطه الگوی دو کف یا کف دو قلو (دابل باتم)، خط گردن است. توجه داشته باشید که پیش از شکل‌گیری الگوی دو کف یک روند نزولی مینور یا ماژور به چشم می‌خورد. نکته‌ای که در مورد این نمودار وجود دارد این است که هر چه فاصله زمانی بین این دو کف بیشتر باشد، احتمال درست بودن این الگو هم بالاتر می‌رود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که بین این دو کف باید دست کم سه ماه فاصله زمانی وجود داشته باشد.

مهمترین الگوهای بازگشتی در نمودار شمعی

در این بخش از مقاله قصد داریم با چهار مورد از معروف‌ترین الگوهای بازگشتی در نمودار بازگشتی آشنا شویم. این چهار الگو دوجی، الگوی چکش، الگوی شهاب و اینگالفینگ نام دارد. در ادامه به صورت مفصل با هر کدام از الگوهای بازگشتی نمودار شمعی آشنا خواهیم شد.

1. الگوی شمعی دوجی (Doji)

الگوی شمعی دوجی یکی از معروف‌ترین الگو های بازگشتی است. این الگو زمانی به وجود می‌آید که در یک دوره زمانی قیمت باز و بسته شدن بازار یکسان باشد. در تصویر زیر الگوی شمعی دوجی مشاهده می‌شود. این شمع بدنه ندارد؛ چون قیمت افزایش یا کاهش پیدا نکرده است و قیمت باز و بسته شدن یکسان بوده است.

الگو های بازگشتی
الگوی شمعی دوجی

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که بازار مدتی صعودی می‌شود و مجدداً به روند نزولی برمی‌گردد. به همین خاطر الگوی شمعی دوجی به عنوان یک نشانه برای روند بازگشتی نزولی عمل می‌کند. در واقع وقتی شمع دوجی را در بازار مشاهده می‌کنید می‌توانید به این نتیجه برسید که احتمالاً جهت بازار تغییر خواهد کرد. در واقع وجود شمع دوجی نشان می‌دهد که معامله‌گران دیگر توان چندانی برای وارد کردن فشار روی قیمت را ندارند. از طرفی می‌توان با مشاهده شمع دوجی به وجود شک و تردید در بازار پی برد.

در صورتی که بازار در یک بازه زمانی طولانی یک روند مشخص داشته باشد و ناگهان شمع دوجی شکل بگیرد، احتمالاً به زودی شاهد تغییر جهت بازار خواهیم بود. بنابراین هنگامی که می‌خواهید از احتمال وجود روند بازگشتی در بازار آگاه شوید، حتما از الگوی نمودار دوجی استفاده کنید و دنبال چنین الگویی باشید.

توجه داشته باشید که حتماً نباید قیمت باز و بسته شدن به صورت کامل برابر باشد تا شمع دوجی شکل بگیرد بلکه اگر تفاوت قیمت باز و بسته شدن، اندک هم باشد این کندل یا شمع، دوجی نام دارد و از احتمال روند بازگشتی در بازار خبر می‌دهد. از این رو پیشنهاد می‌دهد به کندل یا شمعی که پس از کندل دوجی شکل می‌گیرد توجه ویژه داشته باشید. شمع‌های دوجی به سه دسته پایه بلند (Long leg)، سنجاقک (Dragonfly) و سنگ قبر (Gravestone) تقسیم‌بندی می‌شوند. هر کدام از این شمع‌های دوجی خصوصیت مربوط به خودشان را دارند. در مقاله‌ای کامل و جامع در این زمینه صحبت خواهیم کرد.

2. الگوی شمعی چکش (Hammer)

الگوی چکش هم مثل الگور شمعی دوجی، یک الگوی تک شمعی است؛ به این معنا که با دیدن یک شمع کافی است به وضعیت بازار پی ببریم. این الگو هم نشان می‌دهد که قرار است وضعیت بازار تغییر کند. این شمع بر خلاف شمع دوجی، بدنه کوچکی دارد. سایه بالایی این الگوی شمعی، کوچک (گاهی اصلاً سایه بالایی ندارد) و سایه پایینی آن بلند است. به تصویر زیر نگاه کنید. این تصویر متعلق به الگوی شمعی چکش است. به این نکته توجه داشته باشید که روند قبل از الگوی شمعی چکش، نزولی و در نتیجه روند بعدی آن صعودی است.

الگو های بازگشتی
الگوی شمعی چکش یا Hammer

کندل یا شمع چکش به شما کمک می‎کند که وجود الگوی بازگشتی را در بازار پیش‌بینی کنید و بفهمید که احتمالاً در آینده نزدیک بازار روند نزولی به خودش می‌گیرد. وقتی می‌خواهید از الگوهای نمودار شمعی برای پیش‌بینی روند بازار استفاده کنید، به سایه کندل (خطوط نازک در بالا و پایین شمع) توجه داشته باشید. وقتی شمع یک سایه بلند دارد، نمایانگر این است که حجم معاملات و تقابل بین خریداران و فروشندگان بالا است. در واقع هر چه سایه بلندتر باشد، حجم معاملات در بازار بیشتر است.

وقتی سایه بلندی در زیر یک شمع یا کندل به وجود می‌آید بدانید که فروشندگان دارند تمام تلاش و کوشش خودشان را به کار می‌بندند که قیمت را کاهش دهند ولی فروشندگان هم دارند با خریدهای خود در برابر آن‌ها مقاومت می‌کنند و تلاش می‌کنند که قیمت را بالا بیاورند. در واقع فروشندگان و خریداران می‌خواهند تلاش یکدیگر را خنثی کنند.

3. الگوی شمعی شهاب (Shooting Star)

الگوی شمعی شهاب یا شهاب سنگ عکس الگوی شمعی چکش عمل می‌کند. در واقع قبل از کندل شهاب، یک روند صعودی و پس از آن یک روند نزولی داریم. به شکل زیر توجه داشته باشید. در الگوی شهاب سنگ سایه بلند کندل در بالای آن قرار می‌گیرد.

الگوی شمعی شهاب یا Shooting Star

سه شرط برای به وجود آمدن الگوی شمعی شهاب وجود دارد. شرط اول این است که قبل از کندل، شاهد یک روند صعودی باشیم. دومین شرط این است که سایه بلندی در بالای شمع قرار گرفته باشد. سومین شرط این است که شمع بعدی پایین‌تر از قسمت شهاب سنگ قرار بگیرد. توجه داشته باشید که الگوی شمعی شهاب سنگ نشان می‌دهد که در آینده وارد یک روند نزولی خواهیم شد.

4. الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ (Engulfing)

آخرین الگو از الگوهای بازگشتی که در این نمودار مورد بررسی قرار می‌دهیم، الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ نام دارد. سه الگوی شمعی قبلی تک شمعی بودند ولی این الگو دو شمعی است؛ یعنی برای پی بردن به چنین الگویی باید دو شمع مجاور را مورد ارزیابی نقد و بررسی قرار داد. تصویر زیر بیانگر الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ است.

الگوی بازگشتی پوششی یا Engulfing

در این الگو دو شمع مجاور هم دیده می‌شود که شمع دوم خیلی سریع شمع اول را پوشش می‌دهد. منظور از پوشش این است که بالا و پایین بدنه شمع دوم، از بالا و پایین بدنه شمع اول فراتر می‌رود. به زبان ساده‌تر بالای شمع دوم بالاتر از بالای شمع اول و پایین شمع دوم، پایین‌تر در پایین شمع اول است. با نگاه به تصویر بالا می‌توانید این موضوع را به خوبی مشاهده کنید.

متخصصان بازار فارکس بر این باور هستند که هر چه بدنه کندل پوششی بزرگ‌تر باشد، روند بازار مشخص‌تر  و واضح‌تر است. به کندل دوم کندل پوششی گفته می‌شود و وقتی الگوی شمعی پوششی به وجود بیاید، بازار همان مسیر شمع دوم (شمع پوششی) را ادامه خواهد داد.

دو نوع الگوی شمعی اینگالفینگ داریم. یک نوع صعودی و نوع دیگر نزولی است. الگوی پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی و الگوی پوششی نزولی در پایان یک روند صعودی به وجود می‌آید.

یادگیری تحلیل تکنیکال فارکس؛ ضامن موفقیت شما در این بازار

برای موفقیت در بازار فارکس باید دانش معامله‌گری و تحلیل این بازار را بیاموزیم. دو نوع از مهم‌ترین تحلیل‌هایی که می‌توانیم بیاموزیم و در بازار تبادلات ارزی به موفقیت دست پیدا کنیم، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است. آشنایی با این دو تحلیل و ابزارهای آن‌ها می‌تواند ما را به معامله‌گر موفق تبدیل کند. الگوهای بازگشتی یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به ما کمک می‌کند بیشترین بهره را از نوسانات بازار ببریم.

در صورتی که از این مقاله لذت بردید و برای شما مفید بود پیشنهاد می‌شود مقاله نرم افزار معاملاتی متاتریدر 5 را مطالعه کنید تا با یکی دیگر از ابزارهای عالی برای موفقیت در فارکس آشنا شوید. آیا تاکنون از الگوهای بازگشتی در معاملات خود استفاده کرده‌اید؟ از نظر شما این الگوها چه مزایا و معایبی دارند؟ چه زمانی بیشترین و بهترین کارایی را از خود نشان می‌دهند؟ لطفاً پرسش‌ها، پیشنهادها و نظرهای خود را با ما به اشتراک بگذارید.

2.9/5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *