خود جردن بلفورت بهعنوان فروشنده در سنین پایین دارای استعداد بسیاری بود و در دهه ۱۹۸۰ میلادی تجارت گوشت و غذاهای دریایی را اداره میکرد. پس از سقوط آن شرکت، بلفورت در سال ۱۹۸۷ فروش سهام خود را آغاز کرد.
او عملیات سرمایهگذاری Stratton Oakmont را تا سال ۱۹۸۹ مدیریت میکرد. این شرکت از میلیونها نفر را بهطور غیرقانونی درآمد کسب کرد و سرمایهگذاران خود را فریب داد. کمیسیون بورس اوراق بهادار تلاشهای بسیاری را برای متوقف کردن روشهای اشتباه این شرکت در سال ۱۹۹۲ آغاز کرد.
در سال ۱۹۹۹، بلفورت به جرم کلاهبرداری در اوراق بهادار و پولشویی مجرم شناخته شد. وی در سال ۲۰۰۳ به چهار سال زندان محکوم شد اما تنها ۲۲ ماه از حکم خود را تحمل کرد.
بلفورت اولین خاطرات خود را با نام گرگ وال استریت در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد. سال بعد او کتاب Catching the Wolf of Wall Street را منتشر کرد. در این مقاله با ما در یکی دیگر از مقالات بخش بیوگرافی آموزش فارکس همراه باشید تا بیشتر با زندگی این مجرم باهوش که دنیای بورس را تغییر داد، آشنا شویم.
زندگی اولیه و حرفه
جوردن راس بلفورت، متولد ۹ ژوئیه ۱۹۶۲، در کوئینز، نیویورک، به دلیل نقش خود در کلاهبرداری میلیونها دلار از سرمایهگذاران در دهه ۱۹۹۰ از طریق شرکت سرمایهگذاری خود، Stratton Oakmont، معروف شد.
بلفورت پسر یک حسابدار، در آپارتمانی متوسط در کوئینز بزرگ شد. او که فروشندهای طبیعی بود، سرانجام کسبوکار خود را در زمینه فروش گوشت و غذاهای دریایی راهاندازی کرد، اما این شرکت بهزودی شکوفا شد.
یکی از اولین فعالیتهای بلفورت پس از مدت کوتاهی که در فروشندگی فعالیت میکرد، فروشنده خانه در لانگ آیلند بود. این پروژه برای بلفورت موفقیت آمیز بود و توانست کسبوکار را تا جایی پیش ببرد که تیمی متشکل از چندین کارگر داشته باشد.
این تیم میتوانست هر هفته بیش از دو تن محصول (در این مورد، گوشت و غذاهای دریایی) را جابجا کنند. در سن ۲۵ سالگی، تجارت بلفورت شکست خورد و اعلام ورشکستگی کرد. تنها در آن زمان بود که او به بورس اوراق بهادار علاقهمند شد و با کمک یک دوست خانوادگی به دنیای پولساز بورس قدم گذاشت.
بلفورت به صورت ذاتی انسان باهوشی بود و از موقعیتهایی که در زندگیاش به وجود میآمد، به سادگی عبور نمیکرد. یکی از دلایلی که او وارد دنیای بورس شد، نترس بودن او و علاقه به تجربه مسائل جدید به حساب میآمد.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، با نزدیک شدن بلفورت به ۳۰ سالگی، شرکت مالی Stratton Oakmont را تأسیس کرد. شرکت مالی Stratton Oakmont کارگزاری در بازار بورس اوراق بهادار بود. Stratton Oakmont طی چند سال عملکرد فوقالعادهای داشت و با IPOهای نزدیک به ده شرکت مختلف مرتبط بود. محبوبیت این شرکت به دلیل عملکرد فوقالعاه بلفروت و هوش سرشار او بود.
کلاهبرداری مالی جردن بلفورت
جردن بلفورت در مقام بنیانگذار کارگزاری مالی Stratton Oakmont فعالیتهای غیرقانونی را انجام داد که در نهایت منجر شد او به زندان برود. Stratton Oakmont در تعدادی از کلاهبرداریهای مختلف، از جمله طرحهای پمپ و دامپ برای افزایش مصنوعی قیمت سهام شرکت کرد. چنین عملی سبب شد که قیمت سهامها به صورت کاذب افزایش یابد و او در این میان سود واسطهگری بسیاری را کسب کرد.
این شرکت نوعی اتاق دیگ بخار بود، با تیمی که سرمایهگذاران را تحت فشار قرار میداد تا پول خود را در اوراق بهادار قرار دهند.
گفته میشود در اوج فعالیت، این شرکت حدود ۱۰۰۰ کارگزار بورس را تحت نظارت داشته است که بر سرمایهگذاریهای بیش از ۱ میلیارد دلار نظارت میکردند. چنین وسعتی سبب شد که محبوبیت این کارگزاری در جامعه آن زمان آمریکا بسیار زیاد شود.
در طول تاریخ کارگزاری Stratton Oakmont، انجمن ملی فروشندگان اوراق بهادار (NASD) اقدامات قانونی را علیه این شرکت دنبال کرد. به همین دلیل در سال ۱۹۹۶، کارگزاری Stratton Oakmont تعطیل شد.
جردن بلفورت به جرم کلاهبرداری برای طرحهای پمپ و دامپ که جمعا برای سرمایهگذاران او ۲۰۰ میلیون دلار هزینه داشته است، اعتراف کرد. او به چهار سال زندان محکوم شد و سرانجام ۲۲ ماه در زندان به سر برد.
زندگی پس از زندان
پس از آزادی از زندان، بهعنوان بخشی از قرارداد بازپرداخت، بلفورت موظف شد تا سال ۲۰۰۹ میلادی، ۵۰ درصد از درآمد خود را به سرمایهگذاران فریبخورده پرداخت کند. دادستانهای فدرال در سال ۲۰۱۳ شکایت کردند و مدعی بودند که بلفورت میزان مناسبی از درآمد خود را در سالهای گذشته پرداخت نکرده است.
خط پایانی
به غیر از خاطرات خود و اقتباس فیلم موفق از گرگ وال استریت، جردن بلفورت خود را دوباره بهعنوان یک سخنران انگیزشی به جامعه معرفی کرد. صحبتهای او از سؤالات اخلاقی و انگیزه در دنیای مالی گرفته تا نمایش عملی مهارتهای فروش را شامل میشود.
توافقنامه بازگرداندن اموال به آسیب دیدگان توسط بلفورت او را ملزم کرد تا ۵۰ درصد از درآمد خود را برای بازپرداخت به ۱۵۱۳ مشتری که تا سال ۲۰۰۹ از آنها کلاهبرداری کرده بود، پرداخت کند، در حالی که در مجموع ۱۱۰ میلیون دلار بازپرداخت دیگر موظف بود.
شاید جالب باشد که بدانید حدود ۱۰ میلیون دلار از ۱۱.۶ میلیون دلار که توسط قربانیان Belfort تا سال ۲۰۱۳ بازیابی شده بود، حاصل فروش اموال ضبط شده بود. در اکتبر سال ۲۰۱۳، دادستانهای فدرال شکایتی را علیه بلفورت ثبت کردند. چند روز بعد، دولت ایالاتمتحده از درخواست خود برای یافتن جردن بلفورت به عنوان پیشفرض پرداختهای خود صرف نظر کرد؛ زیرا وکلای وی استدلال کردند که او تا سال ۲۰۰۹ فقط مسئول پرداخت ۵۰ درصد از حقوق خود برای بازپرداخت بود و از زمان معهود به بعد، دیگر هیچ تعهدی روی دوش Jordan Belfort قرار نداشت.
بازپرداخت او در دوران آزادی مشروط (از زمان خروج از زندان) به ۳۸۲.۹۱۰ دلار در سال ۲۰۰۷ میلادی، ۱۴۸.۹۹۹ دلار در سال ۲۰۰۸ و ۱۷۰.۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۹ رسید. پس از این مدت، بلفورت مذاکره در مورد طرح پرداخت غرامت با دولت ایالاتمتحده را آغاز کرد.
آخرین معاملهای که جردن بلفورت با دولت منعقد کرد این بود که حداقل ۱۰ هزار دلار در ماه برای مادامالعمر به بازماندگان بپردازد؛ اما پس از آن قاضی حکم داد که بلفورت ملزم به پرداخت ۵۰ درصد درآمد خود پس از پایان آزادی مشروط نیست.
او ادعا کرده است که علاوه بر ۱۰ هزار دلار در ماه، منافع حاصل از مشارکت در سخنرانی عمومی ایالاتمتحده و حق امتیاز رسانهای خود را نیز به جبران خسارت واریز میکند.
دادستانها همچنین گفت که او برای اجتناب از مالیات و پنهان کردن داراییهای خود از قربانیان به استرالیا گریخته است. اما بعداً با صدور یک عذرخواهی رسمی از بلفورت و درخواست چاپ وال استریت ژورنال، اظهارات آنها را که به وال استریت ژورنال داده شده بود، پس گرفت.
عقب نشینی جردن بلفورت همچنین در وبسایت خود و جاهای دیگر ادعا کرد که قصد دارد درخواست کند ۱۰۰ درصد حق امتیاز از کتابهایش و فیلم گرگ وال استریت به قربانیان واگذار شود. اما در ژوئن ۲۰۱۴، سخنگویان وکیل آمریکایی گفتند که ادعای بلفورت واقعی نیست و ادعا کرد که او از فروش اولیه حقوق فیلم پول دریافت کرده است که بهطور کامل برای بازپرداخت او پرداختنشده است.
BusinessWeek گزارش داد که بلفورت تنها ۲۱ هزار دلار برای تعهدات بازپرداخت خود از حدود ۱.۲ میلیون دلار پرداختشده در رابطه با فیلم قبل از اکران، پرداخت کرده است. بلفورت اظهار داشته است که او پیشنهاد داده ۱۰۰ درصد از مبلغ قرارداد کتاب خود را به جبران خسارت خود اختصاص دهد اما دولت این پیشنهاد را رد کرد.
بلفورت بر اشتباهاتی که در زمان حضور خود در Stratton Oakmont مرتکب شده است، تأکید میکند و نشان میدهد که در آن زمان تحت تأثیر اعتیاد به مواد مخدر بوده است. همچنین از اینکه از طریق کلاهبرداری برای مشتریان خود پول از دست داده است، عمیقاً پشیمان است.
در سال ۲۰۱۴، رسانهها روابط بین بلفورت و یک شرکت آموزش کارکنان استرالیایی را کشف کردند که ممکن است در کلاهبرداری با بودجه دولتی مشارکت داشته باشند. از اوایل سال ۲۰۱۹، هیچچیزی از این ارتباط احتمالی به دست نیامده است و Belfort همچنان به فعالیت تجاری موفقیتآمیزی با انگیزه ادامه میدهد.
نویسندگی جردن بلفورت
جردن بلفورت دو کتاب خاطرات The Wolf of Wall Street و Catching the Wolf of Wall Street را نوشت که تقریباً در ۴۰ کشور جهان منتشر و به ۱۸ زبان ترجمه شده است.
فیلمی بر اساس کتابهای او در سال ۲۰۱۳ با بازی لئوناردو دی کاپریو در نقش بلفورت، جونا هیل و مارگو رابی تولید و اکران شد. این فیلم توسط ترنس وینتر نوشته و توسط مارتین اسکورسیزی (یکی از معروفترین کارگردانهای هالیوودی) کارگردانی شده است.
او اولین کتاب خود را در روزهای پس از آزادی از زندان (پس از شروع نادرست در دوران محکومیتش، هنگامی که ۱۳۰ صفحه اولیه را نوشت و از بین برد) نوشت. بلفورت ۵۰۰ هزار دلار پیش پرداخت از Random House دریافت کرد و قبل از انتشار آن، یک مناقصه برای حقوق فیلم این کتاب آغاز شد.
دستیار سابق دادستان ایالاتمتحده گفت که برخی از جزئیات کتاب بلفورت ممکن است ساختگی باشد.
سخنرانیهای انگیزشی
جردن بلفورت سخنرانیهای انگیزشی بسیاری پس از گذراندن دوران محکومیتش داشته است. از جلمهی آنها میتوان به «حقیقت پشت موفقیت او»، اشاره کرد که از تلویزیون استرالیا پخش میشد. بلفورت در مصاحبهای ۶۰ دقیقهای در مورد حرفه جدید اظهار داشت: بزرگترین حسرت او از دست دادن پول مردم است.
او همچنین سمینارهای فروش تحت عنوان «روانشناسی فروش خط مستقیم جردن بلفورت» را مدیریت میکند. هنگامی که او برای اولین بار شروع به صحبت کرد، عمدتاً بر انگیزه و اخلاق تمرکز کرد، سپس تمرکز خود را روی مهارتهای فروش و کارآفرینی متمرکز کرد.
مشارکتهای گفتاری او از طریق شرکت Global Motivation Inc. انجام میشود و از سال ۲۰۱۴، بلفورت سه هفته از هر ماه را در راه سخنرانیهای خود صرف میکند. موضوع اصلی سخنرانیها اهمیت اخلاق تجاری و درس گرفتن از اشتباهاتی است که بلفورت در دهه ۱۹۹۰ انجام داد. مانند اعتقاد به اینکه او در رد قوانین مقررات مالی صرفاً به این دلیل که یک کار معمول بود، خود را توجیه میکرد.
هزینههای سخنرانی او در ازای هر بار حدود ۳۰ هزار الی ۷۵ هزار دلار بوده و هزینه هر سمینار فروش Belfort در حدود ۸۰ هزار دلار یا بیشتر میباشد. موضوع اصلی سمینارهای او چیزی است که وی آن را سیستم خط مستقیم و سیستم مشاوره فروش، نامید.
برخی از منتقدین به محتوای سخنرانیها، بهویژه بازگو کردن داستانهای دهه ۱۹۹۰ توسط بلفورت، واکنش منفی نشان دادهاند.
رسوایی آموزش استرالیا
تحقیقی که توسط News و The Sunday Mail انجام شد، ارتباطات بین Belfort و شرکت کاریابی Career Pathways Australia را که توسط Paul Conquest اداره میشد را آشکار کرد.
این دو برند تجاری در کارگاههای Belfort که در هتل Eatons Hill بریزبین برگزار شد، بهشدت تبلیغ کردند. طبق گزارشها، Belfort دو کارگاه آموزشی در زمینه فروش برای کارکنان آموزش حضوری برگزار کرد.
هفت درس مهم از تجربیات مالی جردن بلفورت
Jordan Belfort در میان سخنرانیهای انگیزشی که انجام میدهد، صحبتهای کوتاه اما با معنی را در مورد بازار مالی و بورس و ارواق بهادار مطرح میکرد. در ادامه به برخی از مهمترین این نقل قولها، اشاره کردهایم:
مراقب اپراتورهای بدون نام و کوچک باشید
بهتر است پول خود را به کارگزاری ناشناس یا شرکت مشاورهای ناشناس نبرید. در بین کوچکترین افراد حرفهای، افراد نادرست وجود دارد. درست مانند سیبهای بد در میان سبدی پر از سیبهای خوب. حتی در شرکتهایی با سابقه بالا، تکیه بر شخصی که سابقه کار نداشته یا او را بهخوبی نمیشناسید، ریسک بزرگی به حساب میآید.
در مراجع شخصی خود متوقف نشوید
اگر تصمیم دارید با یک کارگزار یا مشاور شناختهشده کار کنید، حداقل باید مطمئن باشید که میتوانید به کسانی که پول شما را مدیریت میکنند، اعتماد کنید. شما نمیتوانید به مراجع منتقل شده توسط آنها بسنده کنید و باید از مراجع مستقل نیز استفاده کنید.
اطلاعات مربوط به شرکت باید جامد و واضح باشد
قبل از تصمیمگیری، خوب است که کمی درباره شرکت و کارگزاریها تحقیق کنید. مشاوران معتبر، همه کارها را در فضای باز انجام میدهند و بازیابی اطلاعات یا تأییدات درباره نحوه رفتار و تجارت آنها نباید پنهانی باشد. کسانی که فقط از نظر عملکرد تبلیغ میکنند اما در مورد سایر موارد، با شروع روند سرمایهگذاری، مبهم هستند، افراد مشکوکی هستند.
اخلاق: یک بار گم شد، برای همیشه رفت
وقتی صحبت از پول میشود، هیچچیز بین آن و اخلاق وجود ندارد. اگر یک بار از حد عبور کنید، برگشتی وجود ندارد. من ورشکستگی اخلاقی را شروع نکردم. من در همان زمان، کمی روح خود را فروختم. آهسته آهسته به سمت تاریکی رفتم. بلفورت می گوید: پس از آنکه در تاریکی قدم برداشتم، دیگر راه برگشت وجود نداشت.
مراقب “گروههای اختصاصی” باشید
بلفورت می گوید: قدیمیترین تکنیک فروش در جهان تملق است. مشتریان من منحصربهفرد هستند، اما شما میتوانید بخشی از آنها باشید. برنارد مادوف دقیقاً همین کار را کرد. چنین جملاتی تنها زمانی کاربرد دارد که طرف مقابل چیز مهمی برای عرضه ندارد و صرفا در حال تبلیغ است. از چنین افرادی دوری کنید تا سرمایه شما در امان باشد.
اگر به نظر میرسد خیلی خوب است که حقیقت داشته باشد، احتمالاً همینطور است
مردم جامعه به دنبال سادهترین و کوتاهترین راه، جهت رسیدن به هدف هستند. امور مالی نیز از این قاعده مستثنا نیست. وقتی شخصی روش یا شرایطی را به شما پیشنهاد میکند که خیلی خوب است تا واقعیت داشته باشد، باید دو برابر بیشتر از خود سؤال کنید و دو برابر بیشتر تحقیق کنید. بازگشتهای شگفتانگیز ارائهشده توسط Madoff برای سالها، یک مثال کامل در این خصوص است.
مقامات رفتار مالی محدودیتهای خود را دارند
مقامات نظارتی بسیار مهم هستند، اما تکیه کورکورانه به آنها هنوز کمی ساده لوحانه است. سرمایهگذاران باید اولین کنترلکننده خود و اپراتورهایی باشند که با آنها سر و کار دارند، باشند. بهخصوص از نظر نظارت، شهادت بلفورت در مورد کنترلهایی که سالها از سوی کمیسیون امنیت و مبادلات انجام شد، نگرانکننده است.
مقامات نظارتی نیروی انسانی و سرمایه کمی دارند. بخش نظارتی سازمان باید برچیده و به یک سازمان دولتی موثرتر تبدیل شود. در این خصوص بلفورت میگوید در روزهایی که در شرکت Stratton Oakmont مشغول بود، مقام نظارتی SEC، چهار تیم بازرس را در دو سال به شرکت اعزام کرد. آنها کم سن و سال بودند و تجربه خاصی نداشتند؛ قفط وارد پروندهها میشدند و هیچچیز در مورد تجارت اوراق بهادار نمیدانستند. در آن زمان من تلاش زیادی کردم تا فعالیتهایم قانونی به نظر برسد. ما ۱۰ها یا حتی صدها هزار بلیت معاملاتی به آنها میدادیم و درحالیکه آنها مشغول جستجوی اسلحه سیگاری بودند، ما کوههای پول به دست میآوردیم.
جردن بلفورت که به گرگ وال استریت مشهور است، در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، سرمایه بسیار زیادی از طریق کارگزاری Stratton Oakmont به دست آورد. تنها پس از چند سال، فعالیتهای او از طرف سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا، غیرقانونی شناخته شد و به زندان رفت. دلیل غیرقانونی بودن رفتار او، افزایش کاذب قیمت سهامها بود و میلیونها نفر را دچار ضرر مالی کرد. پس از آنکه بلفروت از زندان آزاد شد، آرام ننشست. بلکه به نوشتن کتاب خاطرات خود کرد و به انجام سخنرانیهای انگیزشی روی آورد. از روی کتاب بلفورت، در سال ۲۰۱۳ نیز فیلمی به نام گرگ وال استریت ساخته شد. این کتاب زندگی بلفورت را نشان میدهد.
منبع