قبل از شروع معامله در بازار فارکس مهم است که با اصطلاحات فارکس آشنا شوید. چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، اما قصد داریم در این مطلب برخی از رایجترین اصطلاحاتی که توسط اکثر معاملهگران استفاده میشود را برایتان ارائه کنیم. نگران به خاطر سپردن هر اصطلاح یا حتی درک فوری آنها نباشید. این درس چیزی است که میتوانید مدام به آن مراجعه کنید.
جفت ارز (Currency Pair)
هنگامی که با معاملات فارکس آشنا میشوید، اولین اصطلاحی که به چشمتان میخورد، جفت ارز است. وقتی به قیمت هر چیزی فکر میکنید، درک آن بسیار آسان میشود زیرا یک قیمت واحد برای آن وجود دارد. به عنوان مثال، هنگام معامله نفت، قیمت اعلام شده، قیمت هر بشکه نفت است. هنگام معامله طلا، قیمت ذکر شده، قیمت هر اونس طلا است.
هنگامی که صحبت از اصلیتریم اصطلاحات فارکس به میان میآید، ما با توجه به دو ارز مختلف – فقط به یک قیمت اشاره میکنیم که آن هم قیمت یک جفت ارز است. این ممکن است در ابتدا کمی گیج کننده به نظر برسد، بنابراین توضیح خواهیم داد که چگونه یک قیمت واحد برای یک جفت ارز وجود دارد.
هنگامی که ما ارزها را معامله میکنیم، در حال خرید و فروش یک ارز نسبت به ارز دیگری هستیم. به عنوان مثال، شما فقط یورو را نمیخرید. شما یورو را با مقدار مشخصی از ارز دیگر خریداری میکنید. بنابراین، اگر دلار آمریکا را در حساب معاملاتیتان دارید، یورو را با مقدار مشخصی دلار آمریکا خریداری خواهید کرد.
این یک جفت ارز است و به عنوان EUR/USD نشان داده میشود. فرض کنید که قیمت جفت ارز EUR/USD به مقدار ۱.۴ است. این بدان معنی است که هزینه ۱ یورو ۱.۴ دلار است. به عبارت دیگر به ازای خرید هر یورو باید ۱.۴ دلار بپردازید.
راه دیگری برای تعریف جفت ارز در اصطلاحات فارکس
قیمت EUR/USD نرخ معاملهای است که نشان میدهد چند واحد از ارز دوم در جفت مورد نیاز است تا یک واحد از ارز اول جفت خریداری شود. بنابراین نرخ مبادله ۱.۴ برای EUR/USD به این معنی است که برای خرید ۱ یورو به ۱.۴ دلار نیاز است.
اگر دلار آمریکا قویتر شود، این راه دیگری است برای اینکه بگوییم مقدار کمتری از دلار آمریکا میتواند یورو بیشتری بخرد. با این حال، از آنجایی که دلار آمریکا قویتر شده است و در رابطه با یورو به عنوان دومین ارز در جفت ارز نشان داده میشود، قیمت EUR/USD کاهش مییابد.
بنابراین اگر EUR/USD به ۱.۳ کاهش یابد، ارزش دلار آمریکا در برابر یورو افزایش یافته است – دلار قویتر و یورو ضعیفتر شده است و به این معنی است که برای هر یورو که میخواهید بخرید، اکنون فقط باید ۱.۳ دلار آمریکا پرداخت کنید. یک جفت ارز از یک ارز پایه و ارز مظنه تشکیل شده است؛ اولین ارز در جفت ارز پایه نامیده میشود و همیشه دارای ارزش ۱ است. دومین ارز در جفت ارز مظنه است و مقدار آن برابر با مقدار مورد نیاز برای معامله با ۱ واحد ارز پایه است.
جفتهای اصلی (Major Pairs)
فهرستی از پرمعاملهترین جفت ارزها در جهان است. آنها بزرگترین سهم بازار ارز را تشکیل میدهند و همه آنها مانند EUR/USD، GBP/USD، USD/CHF، و USD/JPY، در برابر دلار آمریکا قیمت گذاری و معامله میشوند.
جفتهای جزئی (Minor Pairs)
جفت ارزهایی که نه به اندازه ارزهای عمده معامله میشوند و نه نقدشونده هستند را جفت ارز جزئی مینامند. گاهی اوقات به عنوان Exotics نیز شناخته میشود، مانند AUD/JPY.
نقد شوندگی (Liquidity)
یک جفت ارز در صورتی که به راحتی قابل خرید و فروش باشد، به دلیل وجود شرکت کنندگان زیادی که جفت ارز را معامله میکنند، نقدشونده محسوب میشود.
پیپ (pip)
حرکت ارز بر حسب پیپ اندازهگیری میشود. پیپ یکی از اصطلاحات فارکس است و مخفف عبارت ” percentage in point” و به معنای درصد در هر نقطه است. اگر به نرخ مبادله پوند و دلار (GBP/USD) فکر میکنید، ممکن است آن را به مقدار ۱.۵۷ در نظر بگیرید که تنها دو واحد از نقطه اعشار پیروی میکند.
اما در بازارهای ارز این میزان بیشتر از این هم شکسته شده و قیمت را به مقدار ۱.۵۷۰۰ مشاهده میکنیم. آخرین عدد – ۰ آخر – پیپ است. اگر ارزش آن جفت ارز از ۱.۵۷۰۰ به ۱.۵۷۰۱ حرکت کند، گفته میشود که یک پیپ جابجا شده است.
پیپها روشی هستند که معاملهگران معمولا سود خود را با آن اندازهگیری میکنند. اگر یک معاملهگر دوباره یک جفت ارز GBP/USD را در ۱.۵۷۰۰ بخرد و قیمت تا ۱.۵۷۳۰حرکت کند، گفته میشود که ۳۰ پیپ افزایش یافته است یا معامله ۳۰ پیپ سود کسب کرده است.
بسیاری از کارگزاران قیمت را حتی بیشتر کاهش میدهند و یک عدد پنجم به نام پیپ کسری یا پیپت را درج میکنند – آنها قیمت را به عنوان ۱.۵۷۰۰۰ منتشر میکنند. بنابراین وقتی به قیمت بیشتر جفت ارزها در پلتفرم معاملاتی خود نگاه میکنید، از دیدن پنج رقم بعد از اعشار تعجب نکنید.
لات (lot)
این نوع اصطلاحات فارکس اغلب در هنگام معامله مشتقات بازار فارکس استفاده میشود. قراردادهای آتی بازار فارکس همیشه اندازه ثابتی دارند. به عنوان مثال، قراردادهای دلار آمریکا ممکن است در مضرب ۵۰۰۰ دلار موجود باشد. بنابراین هر قرارداد ۵۰۰۰ دلاری به عنوان لات نامیده میشود. از این رو، اگر بخواهید در آینده ۲۵۰۰۰ دلار بخرید، باید ۵ لات خریداری کنید. ارزهای مختلف دارای اندازههای مختلف لات موجود هستند. سازندگان بازار برای ارزهایی که نقدینگی بالاتری دارند، انعطاف پذیری بیشتری ارائه میدهند.
اسپرد (Spread)
سادهترین راه برای درک چنین اصطلاحی این است که آن را به عنوان هزینهای در نظر بگیرید که کارگزار شما برای معامله از شما میگیرد. اگر یک جفت ارز، قیمت مشخصی داشته باشد، مثلا EUR/USD معادل ۱.۳۰۰۰ باشد، کارگزار آن را با قیمت ۱.۳۰۰۰ به شما نخواهد فروخت. کارگزار شما قیمت کمی بالاتر مثلا ۱.۳۰۰۱ را برای شما اعلام میکند. اگر به دنبال فروش هستید، آنها جفت ارز EUR/USD را با قیمت ۱.۳۰۰۰ نمیخرند، بلکه مثلا مقدار ۱.۲۹۹۹ را به شما میپردازند.
همانطور که میبینید بین قیمت ۱.۲۹۹۹ و ۱.۳۰۰۱ تفاوتی به اندازه ۲ پیپ وجود دارد. این همان چیزی است که به آن اسپرد میگویند. بنابراین در اصطلاحات فارکس، منظور از اسپرد تفاوت بین قیمتی است که کارگزار مایل است از شما بخرد و به شما بفروشد. با خرید شما با قیمت پایینتر و فروش با قیمت کمی بالاتر، کارگزارتان درآمد کسب میکند.
قیمت پیشنهادی (Bid)؛ بهترین قیمت ممکن است که معاملهگر میتواند ابزار مورد معامله را در زمان فعلی خریداری کند. در بازار فارکس، قیمت پیشنهادی بالاترین قیمتی است که کارگزار برای خرید ابزار از شما میپردازد.
قیمت درخواستی (Ask)؛ بهترین قیمت ممکن است که معاملهگر میتواند ابزار مورد معامله را در زمان کنونی به فروش برساند. در بازار فارکس، قیمت درخواستی پایینترین قیمتی است که کارگزار ابزار را به شما میفروشد.
نمودار (Chart): ابزار رایج اصطلاحات فارکس
نمودار یا چارت، نمایش بصری عملکرد قیمت است و شما میتوانید از آن برای تجزیه و تحلیل خود استفاده کنید. این چیزی است که شما برای مشاهده نرخ مبادله یا قیمت یک جفت ارز در یک دوره زمانی از آن استفاده خواهید کرد. در نمودار قیمت، قیمت جفت ارز روی محور عمودی سمت راست قرار دارد (نرخ معاملهای که برای خرید یک واحد از ارز اول در جفت به چند واحد از ارز دوم در جفت نیاز است) و زمان بر روی محور افقی در پایین قرار میگیرد.
نمودار شمعی ژاپنی (Japanese Candlesticks Chart)
نمودارهایی که معمولا در مطالب آموزشی فارکس استفاده میشود، نمودارهای شمعدانی ژاپنی هستند. شمعدان ژاپنی، روشی برای نمایش حرکت قیمت است. آنها مقدار مشخصی از اطلاعات را به ما میگویند. اول از همه، شمعدان میتواند به سادگی از روی رنگ تشخیص دهد که قیمت به سمت بالا رفته یا به سمت پایین حرکت کرده است. رنگ شمعدانها توسط معاملهگران و بسته به ترجیح شخصی آنها تعیین میشود. وقتی شمع به صورت نزولی یا صعودی شکل میگیرد، رنگ به طور خودکار تغییر میکند.
شمعدانها میتوانند تقریبا هر دوره زمانی از یک دقیقه تا یک ماه را پوشش دهند. در نمودار یک دقیقهای، شکلگیری هر کندل یک دقیقه طول میکشد. پس از یک دقیقه، شکلگیری شمع به پایان میرسد و سپس یک شمع جدید شروع به شکلگیری میکند. در نمودار ساعتی، هر شمع یک ساعت طول میکشد تا شکل بگیرد و بقیه موارد به همین منوال هستند.
کندل نیز قیمت افتتاحیه و قیمت پایانی آن دوره را به ما نشان میدهد. بنابراین اگر ما یک کندل چهار ساعته را مشاهده میکنیم، آنگاه کندل میتواند قیمت افتتاحیه را در شروع آن دوره چهار ساعته و قیمت بسته شدن آن دوره چهار ساعته را به ما بگوید.
در اصطلاحات فارکس، یک کندل بالاترین و کمترین قیمت را در مدت زمانی که شمع موجود بوده است، نشان میدهد. بنابراین، اگر یک کندل چهار ساعته را مشاهده کنید، میتوانید بالاترین قیمت و کمترین قیمت را برای آن دوره چهار ساعته ببینید.
پلتفرم معاملاتی (Trading Platform)
پلتفرم معاملات جایی است که شما سفارشات خود را برای خرید و فروش قرار میدهید. این پلتفرم عملا مرکز فرماندهی شماست که در آن معاملهای را باز میکنید. شما از پلتفرم استفاده میکنید تا به کارگزارتان اعلام کنید:
- چه چیزی را میخواهید بخرید یا بفروشید
- چه مقداری میخواهید بخرید و بفروشید
- اگر معامله به خوبی پیش برود، قصد دارید که سود خود را بگیرید
- اگر معامله به خوبی پیش نرود، ضرر خود را میپذیرید
پلتفرمهای مختلف توسط کارگزاران مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. تصویر بالا مربوط به MetaTrader 4 است که پنجره سفارش را نشان میدهد که در آن تمام اطلاعات بالا را وارد میکنید.
تقریبا همه پلتفرمهای معاملاتی عملکردهای بسیار مشابهی را ارائه میکنند و بیشتر پلتفرمها، نمودارهای قیمتی که در بالا میبینید را ارائه میدهند.
منظور از Financial Instrument یا Asset در اصطلاحات فارکس چیست؟
این اصطلاحی است که ما برای توصیف کالای مورد معامله به کار میبریم. به عنوان مثال، هنگام معامله نفت، نفت ابزار است. هنگام معامله جفت ارز EUR/USD، ابزار EUR/USD است. ما نیز از این به عنوان یک دارایی یاد میکنیم.
باز و بسته کردن یک موقعیت (Opening and Closing a Position)
پس از خرید یا فروش کوتاه یک ابزار مالی، شما یک موقعیت باز کردهاید. از این رو گاهی خرید و فروش را ورود به موقعیت تلقی میکنند. این همان «ورود به بازار» است. وقتی معاملهگر از بازار خارج میشود، گفته میشود که موقعیت خود را بسته است.
ورود (Entry)؛ ورود زمانی است که یک معاملهگر تصمیم میگیرد یک موقعیت را با خرید یا فروش یک ابزار مالی باز کند.
خروج (Exit)؛ خروج زمانی است که یک معاملهگر تصمیم میگیرد موقعیت باز خود در بازار را برای سود یا زیان ببندد.
توقف ضرر (Stop Loss)
در صورت اشتباه بودن معامله، استاپ ضرر از شما محافظت میکند. برای شفاف سازی این اصطلاحات فارکس، فرض کنید یک دارایی خریدهاید و معامله آنگونه که فکر میکردید انجام نمیشود و شروع به از دست دادن پول میکنید. از آنجایی که قیمت در جهت مخالف معامله شما حرکت میکند، در تئوری میتوانید کل حساب معاملاتی خود را از دست بدهید. توقف ضرر، سفارشی است که به طور خودکار معامله را پس از رسیدن به نقطهای که ضرر را غیرقابل قبول میدانید، بسته میشود.
هدف سود (Profit Target)
هدف سود، قیمتی است که در آن تصمیم میگیرید از بازار خارج شوید و سودی را که به دست آوردهاید، بگیرید. هدف سود عموما قبل از ورود معاملهگر به بازار تعیین میشود. این بدان معناست که قبل از ورود به بازار، اگر معامله به خوبی پیش برود، میدانید که چقدر از آن معامله درآمد خواهید داشت.
اصطلاحات فارکس: منظور از Bull و Bear چیست؟
گاو نر یا Bull معاملهگری است که معتقد است بازار رشد خواهد کرد. معاملهگری که این عقیده را دارد بهعنوان «صعودی» یا «گاو» توصیف میشود. این اصطلاح به این دلیل به کار می رود که وقتی گاو نر میجنگد، از شاخهای خود در حرکتی رو به بالا استفاده میکند – این یک راه مفید برای به خاطر سپردن این اصطلاح است.
خرس یا bear هم به معاملهگری گفته میشود که معتقد است بازار سقوط خواهد کرد. تاجری که این عقیده را دارد به عنوان «نزولی» یا «خرس» توصیف میشود. این اصطلاح به این دلیل به کار میرود که وقتی خرس دعوا میکند، از چنگالهای خود در حرکت رو به پایین استفاده میکند – این نیز روش مفیدی برای به خاطر سپردن این اصطلاح است.
موقعیت بلند (Long Position)
وقتی به طولانی بودن چیزی اشاره میکنیم، آن را بالا رفتن در نظر میگیریم. «موقعیت طولانی» زمانی است که شما یک معامله را باز کردهاید و چیزی خریدهاید. ممکن است این اصطلاحات فارکس را از دیگر معاملهگران بشنوید: «من مدت زیادی با این قیمت رفتم» یا «در حال حاضر طولانی هستم». این بدان معناست که معاملهگر وارد موقعیت خرید شده است. در معاملات فارکس، اگر معاملهگر معتقد بود که جفت ارز GBP/USD در حال افزایش است و آن جفت ارز را خریداری میکرد، به عنوان «ورود به یک موقعیت خرید» توصیف میشد.
فروش کوتاه مدت (Short Selling) یکی دیگر از اصطلاحات فارکس
مفهوم طولانی شدن در معاملات نسبتا ساده است. شما به سادگی روی دکمه خرید کلیک کرده و سپس وارد موقعیت طولانی میشوید. قیمت یا بالا میرود یا پایین میآید – اگر قیمت بالا برود، پول در میآورید – اگر پایین بیاید، پول را از دست میدهید.
اگر فکر میکنید که قیمت پایین میآید و وارد بازار نشدهاید، میتوانید روی دکمه فروش نیز کلیک کنید و وارد موقعیتی میشوید که به آن «فروش کوتاه» گفته میشود. شما در واقع چیزی را که مالک آن نیستید فروختهاید تا آن را با قیمتی متفاوت بازخرید کنید. بنابراین، اگر یک دارایی را کوتاه بفروشید و قیمت آن کاهش یابد، درآمد کسب میکنید. اگر قیمت بالا برود، ضرر میکنید.
کارگزار شما هر دارایی را که میخواهید بفروشید به شما قرض میدهد. سپس آن دارایی را میفروشید، قیمت آن تغییر میکند و دوباره آن را میخرید.
- اگر قیمت پایین آمد، پس شما سود کردهاید زیرا با فروش آن به قیمت بالاتر و سپس خرید مجدد آن با قیمت پایینتر، درآمد کسب کردهاید.
- اگر قیمت بالا رفت، پس ضرر کردهاید زیرا با قیمت کمتری فروختهاید و با قیمت بالاتری خریدهاید.
پس از بسته شدن معامله، هر آنچه را که با آن معامله کردهاید به کارگزار بازگردانده میشود.
اگر بخواهیم این مورد از اصطلاحات فارکس را به زبان ساده بیان کنیم، به این صورت درمیآید: اگر فکر میکنید قیمت بالا میرود، روی خرید (در پلتفرم معاملاتی خود) و اگر فکر میکنید قیمت کاهش مییابد، روی فروش (در پلتفرم معاملاتی خود) کلیک میکنید.
فروش کوتاه یک ارز (Short Selling a Currency)
مفهوم فروش کوتاه یک ارز با فروش کوتاه مدت سهام متفاوت است. ارز نقدی همیشه به صورت جفت معامله میشود. شما همیشه یک ارز را در مقابل ارز دیگری معامله میکنید. بیایید به مثال EUR/USD خود برگردیم، اگر مدت زیادی روی این جفت بمانید، عملا یورو را میخرید و دلار آمریکا را میفروشید. بنابراین، اگر کوتاه بیایید، برعکس عمل میکنید، دلار آمریکا (USD) میخرید و یورو (EUR) را کوتاه میکنید، که عملا EUR/USD را میفروشد.
نسبت ریسک به پاداش (Risk to Reward Ratio)
هنگامی که به نسبت ریسک به پاداش اشاره میکنیم، منظورمان اساسا نسبت میزان ریسکی است که در هر معامله منفرد به دست میآورید، به میزان درآمدی که معامله به نفع شما پیش میرود.
بنابراین اگر ۱۰ دلار ریسک میکنید، این مقدار پولی است که آماده از دست دادن هستید. اگر معامله به نتیجه نرسید، دقیقا میدانید که چقدر پول در معرض خطر قرار میدهید و بیش از ۱۰ دلار ضرر نخواهید کرد. اگر به دنبال به دست آوردن ۳۰ دلار هستید، این پاداشی است که به دنبال آن هستید و فکر میکنید بر اساس تجزیه و تحلیل شما قابل دستیابی است.
در این صورت نسبت ریسک به پاداش شما ۱:۳ است، زیرا برای به دست آوردن ۳۰ دلار، ۱۰ دلار را در معرض خطر قرار میدهید.
شکاف (Gap) یک نمونه دیگر از اصطلاحات فارکس
منظور از این اصطلاح این است که قیمت بازگشایی به طور قابل توجهی بالاتر یا پایینتر از بسته شدن روز قبل است بدون هیچ گونه فعالیت معاملاتی در این بین. این بدان معنی است که یک سفارش محدود یا توقف میتواند با قیمتی متفاوت از قیمت سفارش مورد نظر پر شود.
نوسانات ارز (Foreign Exchange Volatility)
به نوسانات قیمت یک بازار اشاره دارد. هر چه حرکات قیمت بیشتر باشد، نوسانات بیشتری در بازار در نظر گرفته میشود. به عبارت دیگر، این معیاری است که نشان میدهد حرکت قیمت آن چقدر چشمگیر/غیرقابل پیش بینی است. این به طور کلی نشان دهنده این است که معامله یک جفت ارز چقدر میتواند مخاطره آمیز باشد.
نرخ متقاطع (Cross Rate)
نرخ متقاطع، نرخ معامله بین دو ارز است که هر دو واحد پول رسمی کشوری که نرخ ارز در آن ارائه شده است، نیستند. این قبیل اصطلاحات فارکس گاهی اوقات برای اشاره به مظنههای ارزی استفاده میشود که شامل دلار آمریکا نمیشود، صرف نظر از اینکه مظنه در کدام کشور ارائه شده است.
به عنوان مثال، اگر نرخ مبادله بین پوند انگلیس و ین ژاپن در یک روزنامه آمریکایی ذکر شود، در این زمینه یک نرخ متقاطع در نظر گرفته میشود، زیرا نه پوند و نه ین واحد پول استاندارد ایالات متحده نیستند. اما اگر نرخ مبادله بین پوند و دلار آمریکا در همان روزنامه ذکر شده است، این یک نرخ متقاطع در نظر گرفته نمیشود زیرا این مظنه شامل ارز رسمی ایالات متحده است.
حاشیه (Margin) یکی دیگر از اصطلاحات فارکس
حاشیه سرمایه اولیهای است که یک معاملهگر برای باز کردن یک موقعیت باید بگذارد. مارجین همچنین به معاملهگر این فرصت را میدهد که اندازه موقعیت بزرگتری را باز کند. هنگام معامله با مارجین، معاملهگر تنها باید درصدی از ارزش کامل یک موقعیت را به منظور باز کردن معامله ارائه دهد. مارجین در را برای معاملات اهرمی باز میکند، اما، مراقب باشید، مارجین هم سود و هم زیان را افزایش میدهد.
Leverage در اصطلاحات فارکس به چه معناست؟
لوریج یا اهرم در اصل پول قرض گرفته شده از داخل یک حساب معاملاتی است. معامله با اهرم به معاملهگر این امکان را میدهد که با هزینه کمتر، موقعیتی با اندازه قرارداد بالا باز کند.
معاملات با اهرم بالا روشی موثر برای معامله جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال و موارد دیگر بدون سرمایهگذاری هنگفت است.
بیایید از یک جفت رایج فارکس (GBP/USD) به عنوان مطالعه موردی استفاده کنیم. بر اساس اندازه قرارداد ۱۰۰۰۰۰ در هر لات، یک معاملهگر بدون استفاده از اهرم به حدود ۱۳۰۰۰۰ دلار نیاز دارد.
۱۳۰۰۰۰/۵۰۰ = ۲۶۰ دلار
با استفاده از اهرم ۱:۵۰۰، یک معاملهگر میتواند یک موقعیت را تنها با ۲۶۰ دلار باز کند. معاملهگر اکنون ۱۳۰ هزار دلار را تنها با ۲۶۰ دلار کنترل میکند.
تصویر ۱۰
مدیریت ریسک (Risk Management)
در ادامه معرفی اصطلاحات فارکس، جا دارد که از مدیریت ریسک صحبت کنیم. مدیریت ریسک شامل استفاده از استراتژیها به منظور کمک به کنترل یا کاهش ریسک مالی است. به عنوان مثال یک دستور توقف ضرر یک نوع مدیریت ریسک است که برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی در معامله استفاده میشود.
نرخ بهره (Interest Rate)
به طور کلی، بانکهای مرکزی سطوح نرخهای بهره را کنترل میکنند که برای قدرت یا ضعف یک ارز بسیار مهم است. نرخهای بهره میتوانند بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند. بهعنوان مثال، دلار آمریکا به دلیل افزایش نرخهای بهره و کاهش عرضه توسط فدرال رزرو تمایل به افزایش دارد. بنابراین، معاملهگران فارکس باید از نحوه تعیین نرخ بهره هر کشور در هنگام معامله یک جفت ارز خاص آگاه باشند، زیرا هر ارز دارای نرخهای بهره متفاوتی است که توسط بانکهای مرکزی مختلف تعیین شده است.
منظور از Inflation در اصطلاحات فارکس چیست؟
میزان افزایش قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد ملی/دولتی را نرخ تورم میگویند. نرخ تورم میتواند جفت ارز فارکس و سایر داراییهای معامله شده را با کاهش یا افزایش ارزش آنها تحت تأثیر قرار دهد.
تجزیه و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)
برای پیشبینی اینکه جفت ارز به کدام سمت حرکت میکند، به دادههای اقتصادی و سیاسی گستردهتر تکیه میکند. معاملهگرانی که از این نوع تجزیه و تحلیل استفاده میکنند معمولا تأثیرات تغییرات اقتصادی بزرگتر را بر ارزش جفت ارزها میسنجند.
تجزیه و تحلیل فنی (Technical Analysis)
این نوع تجزیه و تحلیل برای پیش بینی اینکه جفت ارز در گام بعدی به کدام سمت حرکت میکند، بر الگوهای نمودار (عملکرد گذشته) تکیه دارد.
نتیجهگیری معرفی اصطلاحات فارکس
همانطور که در این مطلب اصطلاحات فارکس را خواندید، متوجه شدید که اصطلاحات فنی و کلمات اختصاری زیادی در دنیای تجارت فارکس وجود دارد. ما به عنوان معاملهگر، باید همیشه به دنبال مطالعه، یادگیری و بروزرسانی دانش خود باشیم تا به یک معاملهگر باتجربهتر تبدیل شویم و به سودآوری برسیم. توصیه ما این است که دفعه بعدی که وارد یک انجمن تجاری شدید و عباراتی را مشاهده کردید که از آنها اطلاعی نداشتید، حتما از دیگران راجعبه آن بپرسید، تحقیق کنید و پاسخ را پیدا کنید!
مجموعه اموزش فارکس مجموعه عالیی است یعنی همه چیز تمام اساتیدشونم حرف ندارند