معاملهگران باید در هنگام خرید و فروش داراییهایشان به درستی فکر کنند و به طرح معاملاتی خود پایبند بمانند. اما اگر آنها از رعایت برنامه معاملاتی خود طفره بروند، ممکن است مرتکب اقدامات نامناسبی مانند معامله بیش از حد یا Over Trade شوند. در این مطلب قصد داریم خطرات و تاثیرات معاملات بیش از حد اور ترید را بررسی کنیم.
Over Trade چیست؟
اور ترید عبارت است از معامله بیش از حد اوراق بهاداری مانند سهام و دیگر داراییها تا حدی که به سرمایه یک معاملهگر آسیب وارد شود یا برخلاف قوانین خاصی باشد. معامله بیش از حد میتواند شامل تجاوز از تعداد معینی از معاملات در یک دوره تعیین شده باشد؛ مثلا اگر یک شرکت کارگزاری محدودیتی در تعداد دفعاتی که همان دارایی میتواند ظرف چند روز خرید و فروش شود، داشته باشد.
همه سرمایهگذاران در مورد مرز بین معامله معمولی و معامله بیش از حد توافق ندارند. برای مثال، یک مشاور مالی ممکن است توصیههای خود را در مورد آنچه که بر اساس شرایط خاص معاملهگر واجد شرایط معامله بیش از حد است، داشته باشد. معامله بیش از حد نیز یک استراتژی است که توسط برخی از کارگزاران برای جمعآوری کمیسیونهای بیشتر استفاده میشود. Over Trade به عنوان خرد کردن نیز شناخته میشود و از جمله امور غیرقانونی به حساب میآید.
معاملهی بیش از حد یک اصطلاح ذهنی است. بیش از حد میتواند برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. سبک معاملاتی شما یکی از اجزای مهم حجم معاملات است؛
بدان معنا که سبک مورد علاقه شما باید شما را از نظر اینکه آیا شما در حال معامله بیش از حد یا کمتر از حد هستید، راهنمایی میکند. به عنوان مثال، اگر شما یک معاملهگر موقعیت باشید و یکبار در روز داراییتان را معامله کنید، به احتمال زیاد در حال معامله بیش از حد هستید.
در برخی موارد، کارگزاریها یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک میتوانند قوانین خاص خود را در مورد معامله بیش از حد داشته باشند. معامله بیش از حد میتواند از یک معاملهگر به معاملهگر دیگر متفاوت باشد، اما به طور کلی، شامل انجام معاملات بیش از حد است تا جایی که انجام آن برخلاف منافع معاملهگر باشد.
نمونهای از Over Trade
فرض کنید یک سهم از یک اوراق بهاداری را به ارزش ۱۰۰ دلار خریداری کردهاید. روز بعد، قیمت به ۹۵ دلار کاهش مییابد، بنابراین شما آن را میفروشید. روز بعد قیمت به ۱۰۵ دلار افزایش مییابد و شما دوباره آن را خریداری میکنید. قیمت روز بعد به ۱۰۲ دلار کاهش پیدا میکند و شما دوباره آن را میفروشید.
در این صورت، خرید و فروش بیش از حد اوراق بهادار باعث میشود که شما هر دو بار که سهام را خریدید و یا فرختید، ضرر کنید. در عوض، اگر فقط یک بار به قیمت ۱۰۰ دلار دارایی را میخریدید و بار دیگر با قیمت ۱۰۲ دلار میفروختید، میتوانستید سود کنید. اگر کمیسیون هزینههای کارگزاری شما یا سایر هزینههای تراکنش مرتبط با معاملات وجود داشته باشد، در این صورت معامله بیش از حد ممکن است هزینه بیشتری برای شما داشته باشد.
Over Trade چگونه کار میکند؟
یکی از راههای نگاه به معامله بیش از حد، مقایسه آن با مفهوم افراط اندیشی است. تفکر عموما خوب است، در حالی که افراط اندیشی بد است. خرید و فروش سهام با تعداد دفعات زیاد هیچ اشکالی ندارد. اما وقتی معامله شما به نقطه زیان رسیده یا برخلاف قوانین کارگزاری شما است، در منطقه خطرناک معامله بیش از حد قرار خواهید گرفت.
اینکه حجم معاملات شما خیلی زیاد است یا نه، میتواند به شرایط مالی شما و سایر عوامل مانند کارمزد کارگزاری، مالیات یا قوانین معاملاتتان بستگی داشته باشد.
حجم معاملات و کارمزدها
یک سرمایهگذار نهادی مانند یک صندوق تامینی یا یک معاملهگر حرفهای روزانه ممکن است داراییها را به مراتب بیشتر از شما بخرد و بفروشد. ممکن است ایم موضوع برای آنها، به عنوان یک تجارت معمولی در نظر گرفته شود، نه معامله بیش از حد. ممکن است آنها قادر باشند از افرادی که داراییهای کمتر، پشتوانه مالی کمتر، یا قراردادهای کارمزدهای ماهانه برای هر تراکنش دارند، به صورت بهتری کارمزد تراکنشها یا کمیسیونها را جذب کنند.
اگر کارگزاری شما از تراکنشهای شما کارمزد دریافت کند، هرچه بیشتر معامله کنید، میتواند بازده شما را کاهش دهد. ممکن است کمیسیون ۵ دلاری برای هر معامله زیاد به نظر نرسد اما در واقعیت زیاد است. به عنوان مثال، فرض کنید که شما یک سهم را ۱۰ بار خرید و فروش میکنید.
شما برای انجام هر معامله کارمزد پرداخت میکنید، بنابراین در نهایت ۲۰ معامله را با قیمت ۵ دلار انجام خواهید داد و کمیسیون کارگزار شما در آن روز ۱۰۰ دلار خواهد بود. اگر از ۱۰۰۰ دلار برای انجام آن ۲۰ معامله استفاده کرده بودید و ۱۰ درصد سود (۱۰۰ دلار) داشتید، به دلیل اینکه نتوانستید هیچ یک از سودهای خود را حفظ کنید، دچار Over Trade میشدید؛ یعنی سودهای شما فقط به سمت کمیسیون کارگزار شما میرفتند.
امروزه بسیاری از کارگزاریهای بزرگ به سمت معاملات بدون کارمزد رفتهاند. اگر کارگزار شما کارمزد زیادی را دریافت میکند، ممکن است بتوانید سبد سهام خود را به یک شرکت کارگزاری که این کار را نمیکند، تغییر دهید.
اگر در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری میکنید یا معامله میکنید، ممکن است مجبور شوید هزینههای دیگری را هم بپردازید. این کارمزدها جدا از کارمزد کارگزار شما هستند و میتوانند هزینه معاملات بیش از حد را افزایش دهند.
مالیات
سرمایهگذاران و معاملهگران بر روی سود سرمایهای که از معاملات به دست میآورند، مالیات میپردازند زیرا سود مشمول مالیات است. IRS سرمایهگذاران و معاملهگران را با فعالیتهایشان، مدت زمان نگهداری داراییهای خود و نحوه کسب درآمد از آنها تعریف میکند. علاوه بر این، قوانین مالیاتی با سرمایهگذاران و معاملهگران رفتار متفاوتی دارد – قوانین پیچیده هستند و مالیاتها میتوانند هزینههای معاملات بیش از حد اور ترید را افزایش دهند.
قوانین و مقررات معاملات
برخی از سازمانهای مالی یا ابزارهای مالی نیز قوانینی در مورد over trade دارند. به عنوان مثال، یک شرکت صندوق سرمایهگذاری مشترک ممکن است از شما بخواهد که تعداد دفعات خرید و فروش صندوق را در یک دوره کوتاه محدود کنید تا از ایجاد بیثباتی در صندوق جلوگیری کنید.
یک معاملهگر روز الگو، توسط سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) به عنوان کسی تعریف میشود که بیش از چهار معامله را در مدت پنج روز انجام دهد. بنابراین کارگزاران موظف هستند الزامات حساب حاشیه را برای معاملهگرانی که این معیار را برآورده میکنند، اعمال کنند.
Over Trade برای معاملهگران انفرادی چه معنایی دارد؟
بهطور کلی، معاملهگران و سرمایهگذاران در زمانبندی بازار یا پیشبینی زمان افزایش یا کاهش قیمتها بد عمل میکنند. بنابراین ممکن است بهتر باشد نگاهی بلندمدت به معاملات داشته باشید: یک دارایی بخرید و اجازه دهید قیمت به اندازه کافی افزایش یابد تا نوسانات کوچکتر قیمت باعث ضرر در هنگام فروش داراییتان نشود.
در نهایت شما کارمزد کمتری برای پرداخت خواهید داشت و اگر به اندازه کافی صبر کنید (یک سال یا بیشتر)، ممکن است بتوانید به جای محاسبه سود به عنوان درآمد و مالیات با نرخ بالاتر، مالیات بر درآمد کمتری را بپردازید. داشتن صبر و حوصله در هنگام معامله، ممکن است بیشتر از افراط اندیشی و معاملات بیش از حد اور ترید برای شما درآمد داشته باشد. به علاوه، بسته به شرکت کارگزاری خود، ممکن است برای هر معامله کارمزدتان افزایش یابد، بنابراین معامله بیش از حد ممکن است برایتان گران تمام شود.
اگر قصد دارید یک معاملهگر فعال باشید، باید برای حفظ حساب مارجین برنامهریزی کنید تا زمانی که کارگزار شما الگوی قانون معاملهگر روز را اعمال میکند، تعجب نکنید.
به قوانینی که ممکن است در کارگزاری یا سرمایهگذاریهای خاص شما وجود داشته باشد نگاهی بیندازید تا در معرض Over Trade نباشید. صحبت کردن با یک متخصص مالی همچنین ممکن است به شما کمک کند تا درک کنید که مرز بین معامله معمولی و معامله بیش از حد کجا قرار دارد.
برای برخی از معاملهگران و سرمایهگذاران، معاملات روزانه ممکن است با اهداف معاملاتی آنها همخوانی داشته باشد. اما برای بسیاری دیگر، معامله بیش از حد به دلیل زمانبندی ضعیف بازار، کارمزد معاملات و سایر هزینهها، منجر به آسیب دیدن سبد داراییشان میشود.
Over Trade در مقابل معاملات کمتر از حد نصاب: تفاوت چیست؟
معاملات بیش از حد اور ترید مخالف معاملات کمتر از حد نصاب است. معامله کمتر معمولا به این معنی است که حتی زمانی که فرصتهایی برای معامله وجود دارد، فعالیت معاملاتی کمی وجود دارد یا اصلا وجود ندارد. زمانی که معاملهگران از وجوه خود برای مدت طولانی استفاده نمیکنند، موقعیتهای بسیار کوچکی دارند یا شرایط ورود بسیار سختگیرانهای دارند، ممکن است در معرض خطر معامله کمتر از حد نصاب قرار بگیرند.
بزرگترین دلیل عدم معامله، ترس از دست دادن پول است. اما، اگر معامله نکنید، میتوانید فرصتهای مناسب را از دست بدهید. معاملهگرانی که طرح معاملاتی تنظیم نکردهاند و فقط رشد و حرکت داراییها را تماشا میکنند، در معرض خطر معامله کمتر از حد نصاب هستند.
علل انجام معاملات بیش از حد اور ترید
معامله بیش از حد زمانی ایجاد میشود که یک معاملهگر یا کارگزار معاملاتی به محدودیتهای استراتژی خود پایبند نباشد. آنها وسوسه میشوند که فرکانس معاملات خود را بدون مشورت با برنامه معاملاتی خود افزایش دهند، که میتواند منجر به نتایج ضعیف شود. برای جلوگیری از Over Trade، میتوانید با اضافه کردن معیارهای سختگیرانه ورود و خروج، برنامه معاملاتی خود را در هر زمان اصلاح کنید و آن را محدودتر کنید.
معامله بیش از حد نیز ناشی از احساساتی است مانند:
- ترس: معاملهگران فردی اغلب در تلاش برای جبران ضررهایشان، ترغیب میشوند که بیش از حد معامله کنند
- هیجان: وقتی بازارها به سرعت در حال حرکت هستند، معاملهگران میتوانند وسوسه شوند که موقعیتهای خود را بدون تجزیه و تحلیل باز کنند
- حرص و آز: وقتی معاملهگران سود میبرند، میخواهند حتی پول بیشتری به دست آورند
چگونه میتوان از معاملات بیش از حد اور ترید اجتناب کرد؟
برای جلوگیری از Over Trade، بهتر است یک برنامه معاملاتی جامع و استراتژی مدیریت ریسک داشته باشید. همچنین اقدامات دیگری نیز وجود دارد که میتوانید انجام دهید، از جمله:
- از تجارت احساسی اجتناب کنید: بین تصمیمات تجاری منطقی و احساسی تمایز قائل شوید و با تجزیه و تحلیل واضح از تصمیمات خود پشتیبانی کنید
- پرتفوی خود را متنوع کنید: اگر اغلب بیش از یک موقعیت باز دارید، میتوانید با توزیع سرمایهگذاری خود در بین طبقات دارایی، میزان ریسک را به حداقل برسانید
- فقط از آنچه دارید استفاده کنید: تصمیم بگیرید چقدر میخواهید ریسک کنید، اما هرگز با سرمایهای که توان از دست دادن آن را ندارید، معامله نکنید
- قرارداد مشتری را به دقت بخوانید تا مطمئن شوید که متوجه شده اید در صورت شکست در تسویه خرید، شرکت کارگزار چه اقدامی ممکن است انجام دهد. توجه داشته باشید که یکی از گزینههای موجود در اختیار شرکت کارگزاری، انحلال موقعیت سهام مشتریان برای پوشش مبلغ سررسید بدون اطلاع قبلی مشتریان است.
زمانی که نوبت به طرح معاملاتی شما میرسد، اهداف و انگیزه خود، زمان و پولی که در دسترس دارید، مدیریت ریسک و دانش بازار خود را به تفصیل بیان کنید.
اهداف و انگیزه
آنچه شما را به معامله و Over Trade سوق میدهد را مشخص کنید. آیا قصد شما کسب سود احتمالی است؟ یا صرفا برای یادگیری بیشتر در مورد نحوه عملکرد بازارهای مالی معامله میکنید؟ مهم است بنویسید که چرا میخواهید یک معاملهگر باشید، همچنین مشخص کنید که میخواهید چه نوع معاملهگری باشید. چهار سبک معاملاتی رایج وجود دارد که عبارتند از اسکالپینگ، معاملات روزانه، معاملات نوسانی و معاملات موقعیت. در نهایت، شما باید اهداف روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه خود را ثبت کنید.
زمان و پول
تصمیم بگیرید که میخواهید چه مقدار از زمان و پولتان را برای معامله اختصاص دهید. به یاد داشته باشید که زمان لازم برای آماده سازی، اطلاعات بیشتر در مورد بازارها، تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و تمرین در یک حساب آزمایشی را در نظر بگیرید. سپس، تصمیم بگیرید که چه مقدار از پول خود را میتوانید به معامله اختصاص دهید. هیچ وقت بیشتر از حد تحمل از دست دادنتان، ریسک نکنید.
مدیریت ریسک
تصمیم بگیرید که چقدر برای پذیرفتن ریسک آمادگی دارید. همه داراییهای مالی دارای ریسک هستند، اما این به شما بستگی دارد که استراتژی ریسک شما چقدر تهاجمی باشد. مدیریت ریسک شامل ترسیم توقفهای ترجیحی، محدودیتها و نسبت ریسک به پاداش است.
دانش بازار
قبل از شروع معامله، بسیار مهم است که در مورد بازارها تحقیق کنید و آموختههای خود را یادداشت کنید. قبل از اینکه وارد معامله شوید، تخصص و علاقه خود را ارزیابی کنید و یک دفتر یادداشت معاملاتی داشته باشید تا از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید.
مدیریت ریسک در Over Trade
مدیریت ریسک برای معاملات بیش از حد، با یک طرح معاملاتی شروع میشود. صرف نظر از سطح تجربهتان، نوع معاملهگری که هستید یا پولی که باید خرج کنید، به یک برنامه معاملاتی سنجیده نیاز دارید. هنگامی که این طرح را تهیه کردید، میتوانید ارزیابی کنید که آیا در حال معامله بیش از حد (یا کمتر از حد نصاب) هستید.
به عنوان بخشی از برنامه معاملاتی خود، به یک استراتژی مدیریت ریسک نیاز دارید. این شامل قوانین و اقداماتی است که برای اطمینان از قابل کنترل بودن تأثیر اشتباه ایجاد میکنید. به طور کلی سه نوع ریسک اصلی در معاملات وجود دارد:
- ریسک بازار: احتمال زیان ناشی از تغییرات قیمتهای بازار که ناشی از عواملی مانند نرخهای بهره و نرخ ارز است
- ریسک نقدینگی: خطری که شما نمیتوانید یک دارایی را به سرعت بخرید یا بفروشید تا از ضرر جلوگیری کنید
- ریسک سیستمیک: احتمال اینکه کل سیستم مالی ممکن است تحت تأثیر یک رویداد قرار گیرد
دو تکنیک عملی مدیریت ریسک وجود دارد که میتوانید از آنها برای اطمینان از عدم انجام معامله over trade استفاده کنید:
حداکثر ریسک خود را در هر معامله محاسبه کنید
انتخاب میزان ریسک به ازای هر معامله یک انتخاب شخصی است. این میتواند هر چیزی از ۱٪ باشد تا ۱۰٪ برای معاملهگرانی که میتوانند ریسک زیادی را بپذیرند. اما اگر تا ۱۰ درصد ریسک کنید، تنها پنج معامله طول میکشد تا ۵۰ درصد از سرمایه معاملاتی خود را از دست بدهید. به همین دلیل است که معمولا توصیه میشود از درصد ریسک پذیری کمتری استفاده کنید. شما باید مطمئن شوید که درصد ریسک شما پایدار است و همچنان میتوانید با میزان ریسکی که متحمل میشوید ،به اهداف تجاری خود برسید.
نسبت ریسک به پاداش ترجیحی خود را تعیین کنید
برای یافتن نسبت ریسک به پاداش در یک معامله، مقدار پولی را که ریسک میکنید با سود احتمالی مقایسه کنید. بنابراین، اگر حداکثر ضرر احتمالی شما در یک معامله ۲۰۰ پوند و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ پوند باشد، نسبت ریسک به پاداش ۱:۳ است. بسیاری از معاملهگران دوست دارند به نسبت ریسک به پاداش ۱:۳ یا بهتر از آن، پایبند بمانند.
همانطور که گفتیم، معامله بیش از حد یا Over Trade، به خرید یا فروش بیش از حد دارایی گفته میشود. این میتواند به معنای داشتن موقعیتهای باز زیاد یا استفاده از مقدار نامتناسب پول در یک معامله باشد. نقطه مقابل معامله بیش از حد، معاملات کمتر از حد نصاب است. این به طور معمول به این معنی است که فعالیت معاملاتی کمی وجود دارد یا اصلا وجود ندارد.
معاملات بیش از حد اور ترید زمانی ایجاد میشود که محدودیتهای یک استراتژی معاملاتی رعایت نشود. همچنین میتواند ناشی از احساساتی مانند ترس و طمع باشد. توصیه میکنیم برای جلوگیری از معامله بیش از حد، بهتر است یک برنامه معاملاتی جامع و استراتژی مدیریت ریسک داشته باشید.
اکنون که در مورد اهمیت استراتژی و فرکانس معاملات خود بیشتر میدانید، میتوانید معاملاتتان را شروع کنید. اگر امروز آماده شروع کار هستید، یک حساب معاملاتی زنده باز کنید، یا اگر میخواهید تمرین بیشتری داشته باشید، یک حساب آزمایشی بدون ریسک باز کنید.